گل و گیاه

اخبار و مقالات مرتبط با گل و گیاهان آپارتمانی، فضای باز، بونسا و گل های زینتی

گل و گیاه

اخبار و مقالات مرتبط با گل و گیاهان آپارتمانی، فضای باز، بونسا و گل های زینتی

حسن یوسف

حُسن یوسف یکی از گیاهان آپارتمانی است. نام گیاهشناسی این گیاه Solenostemon scutellarioides می‌باشد. اسم علمی حسن یوسف Coleus blumei، خانوده Labiataeو نام آلمانی آن Buntnessel می‌باشد.




حُسن یوسف در گروه گیاهان آپارتمانی برگ رنگی می‌باشد و داری ۱۵۰ گونه است. این گیاه بومی جاوا می‌باشد. ارتفاع آن به بیش از 65 سانتی‌متر و گسترش آن نیز به بیش از ۲۵ سانتی‌متر می‌رسد. این گیاه گرچه دائمی است ولی هنگام فصول سرد اگر خارج از گلخانه یا آپارتمان نگهداری شود از بین خواهد رفت.

برگهای زیبای آن به رنگ‌های مخلوط قرمز، سفید، سبز، زرد و قهوه‌ای دیده می‌شوند.گل‌ها در این گیاه کوچک و آبی‌رنگ می‌باشند. این گونه دارای واریته‌های بسیاری است که هر کدام دارای برگ‌هایی به رنگ‌ها یا مخلوطی از رنگ‌های مختلف می‌باشد.
نور:این گیاه آفتابدوست است و تابش خورشید باعث تغییر رنگ برگ‌ها و زیبایی گیاه می‌شود.

گرما:دمای بین ۲۵ الی ۳۵ درجه سانتیگراد مناسب است.

آبیاری:با توجه به موقعیت هر ۴ تا ۶ روز آبدهی شود.

رطوبت:رطوبت هوای ۵۰ تا ۷۰ درصد را می‌پسندد.

خاک: مخلوطی از خاک باغچه، خاکبرگ و ماسه، خاک مناسب رشد این گیاه است. خاک قلیایی احتیاج دارد.

هرس:برای این که فرم گیاه، بوته‌ای و زیبا شود، باید سرشاخه‌ها و گل‌ها را هنگام ظهور، پنسمان یا قطع کرد.

کود:کود مورد نیاز حسن یوسف را می‌توان به میزان ۳ گرم در لیتر، هر دو هفته یکبار، از فروردین تا مهرماه، مورد استفاده قرار داد.
این گیاه با دو روش ازدیاد نباتی (قلمه زنی)و تکثیر جنسی (کاشت بذر)ازدیاد می‌یابد. در روش ازدیاد نباتی باید از اواسط تابستان تا اواخر پاییز،قلمه‌ها رااز قسمت انتهایی ساقه و به اندازه ۵ تا ۸ سانتیمتر، به آرامی جدا نمود، ساقه‌های نازک و گوشتی قلمه را فشار ندهید. می‌توانید از پودر هورمون ریشه‌زایی استفاده کنید(روش و میزان مصرف روی بسته ذکر شده)سپس قلمه‌ها را در بستر حاوی ماسه قرار دهید. در دمای ۱۵ تا ۲۰ درجه سانتیگراد و نور مناسب نگاه دارید. مراقب باشید که هرگز بستر قلمه خشک نشود. از تابش مستقیم خورشید به قلمه‌ها جلوگیری نمایید. زمانی که قلمه‌ها ریشه دار شدند آنها را بیرون آورده و در گلدانی با قطر دهانه ۹ سانتیمتر حاوی کمپوست با پایه پیت قرا دهید. باید دقت کنید که ریشه‌ها شکسته یا کنده نشود.





حسن یوسف

پوتوس

پوتوس از خانواده گل‌شیپوریان، جنس پوتوس‌ها و بومی جزایر سلیمان است. این گیاه را در گلخانه‌های گرم نگهداری و تکثیر می‌کنند، ارزش تزئینی آن مرهون رنگ‌های ابلق مرکب زرد تند و سفید مایل به کرم است. پوتوس از گیاهان آپارتمانی بالارونده می باشد.

زیرخانواده‌ای که پوتوس به آن تعلق دارد برگ‌انجیری‌وارها است.



نور:گیاه پوتوس نور زیاد و آفتاب غیر مستقیم را می پسندد.
خاک : مخلوطی از لوم ، خاک برگ و ماسه ، بستر مناسبی برای پوتوس است.
آب :5 تا 7 روز یک بار آبیاری شود.
ازدیاد: تکثیر در این گیاه بوسیله قلمه صورت می گیرد.

گل جالیز

گُل جالیز یا گلک (Orobanche) سرده‌ای از گیاهان گلدار است که در حدود ۱۵۰ گونه دارد.

این جنس در ایران ۳۶ گونه دارد که همگی انگل دیگر گیاهانند.

گل جالیز انگل مطلق ریشه گیاهان دولپه بوده و به دلیل فقدان برگ و سبزینه با جذب آب و مواد غذایی از گیاه میزبان سبب کاهش رشد و عملکرد، ایجاد پژمردگی و در نهایت مرگ آن می‌شود.

کاهش عملکرد بسته به شدت حمله فرق می‌کند در برخی موارد زارعان به دلیل شدت آلودگی زمین کشت شده را رها می‌کنند.



دامنه میزبانی این انگل در بین گیاهان دو لپه وسیع بوده که در این خصوص می‌توان به گیاهانی چون آفتاب‌گردان، گلرنگ، بادمجان، گوجه فرنگی، توتون، عدس، باقلا، نخود، کلزا، هویج و برخی درختان میوه همچون بادام، زردآلو و غیره اشاره نمود.
گل جالیز در مرحله‌ای روی سطح خاک مشاهده می‌شود که خسارت عمده‌ای به گیاهان میزبان وارد نموده و علاوه بر این ارتباط مستحکم بین انگل و میزبان سبب شده که روشهای کنترل این انگل مشکل شود.

چرخه زندگی گل جالیز با بذر شروع می‌شود. بذر از طریق تحریک مواد مترشحه ریشه گیاه میزبان شروع به جوانه زدن می‌نماید و پس از اتصال به ریشه گیاه میزبان زندگی خود را ادامه می‌دهد. این انگل دارای بذرهای بسیار ریز بوده به نحوی که به طور تقریبی ۱۰۰ میلی‌گرم بذر گل جالیز حاوی تعداد ۲۰ هزار بذر است. هر بوته گل جالیز حدود ۲۵۰ هزار بذر تولید می‌کند. این بذرها توسط باد و آب آبیاری به راحتی جا به جا می‌شوند. اغلب بذرهای گل جالیز دارای خواب اولیه هستند و دامنه زمانی این خواب بین یک تا دو سال است. حداکثر فاصله بذر از ریشه میزبان برای تأثیرپذیری از مواد محرک جوانه زنی دو سانتیمتر و مدت زمان لازم برای تأثیرپذیری گل جالیز از مواد محرک ریشه میزبان پس از آماده سازی آن بین ۴۸ـ۲۴ ساعت است. بذرهای گل جالیز می‌توانند قابلیت حیات خود را در شرایط آزمایشگاهی به مدت ۱۳ سال و در شرایط مزرعه‌ای به مدت ۱۲ سال حفظ کنند.
س از جوانه زدن بذر گل جالیز رشته اولیه از درون پوسته بذر خارج می‌شود و اطراف ریشه گیاه میزبان استقرار می‌یابد. نفوذ به داخل ریشه میزبان از طریق ترشح آنزیم‌ها و همچنین فشار مکانیکی سلولهای مکینه صورت می‌گیرد که موجب جدا شدن سلولها از یکدیگر می‌شوند.

سرانجام بافت مکینه سیستم آوندی ریشه میزبان را احاطه کرده و در نهایت سبب برقرار شدن ارتباط محکم می‌شود و حرکت مواد آوندی گیاه را برای انگل سوق می‌دهد که با ادامه این عمل گیاه میزبان به تدریج ضعیف شده و در صورت ادامه یافتن به مرگ میزان منجر خواهد شد.


براین اساس روشهای عملی مبارزه با گل جالیز به شرح زیر می‌باشند:

الف ـ تاریخ کاشت: تاریخ کاشت با تأثیری که از طریق عامل محیطی، درجه حرارت، بر جوانه زدن بذر گل جالیز می‌گذارد؛ می‌تواند در کنترل آن موثر باشد یعنی با زود کاشتن محصول و پیش رس نمودن آن می‌توان گیاه را از خسارت آن فراری داد.

ب ـ تناوب زراعی: تناوب وقتی موثرتر خواهد بود که گیاهان موجود در تناوب، بذر گل جالیز را وادار به جوانه زنی کنند ولی خود میزبان نباشد. این گونه محصولات را گیاهان تله می‌نامند، از جمله این گیاهان می‌توان به سورگوم، ذرت، یونجه و... اشاره کرد و در برنامه کاشت مزرعه قرار داد.

ج ـ تغذیه مناسب: کاهش حاصلخیزی، بالا بودن PH خاک که در نتیجه منجر به عدم جذب عناصر غذایی از طرف گیاه خواهد شد، باعث تشدید حضور گل جالیز در مزرعه می‌شود. بنابراین تغذیه مناسب گیاه قبل از کاشت و در طول مرحله داشت می‌تواند تا حدودی میزان خسارت را کاهش دهد.

د ـ وجین دستی: از بین بردن و حذف گل جالیز به محض سر برآوردن از خاک با وسایل تیز و برنده می‌تواند در جلوگیری از میزان خسارت و جلوگیری از تولید بذر آن موثر باشد.

ه ـ آفتاب دهی خاک: پهن کردن پوشش پلاستیکی در سطح خاک و رعایت یک سری اصول فنی در طول فصل گرم سال می‌تواند در کاهش جمعیت این انگل موثر باشد.

و ـ مبارزه بیولوژیک

ی ـ مبارزه شیمیایی: علف کشی نظیر رانداپ به میزان ۵۰ سی‌سی در هکتار برای سه نوبت در زمان ۳۰، ۴۰ و ۵۰ روز پس از کشت نشاء می‌توان در مزرعه استفاده نمود.

گل قاصد

گل قاصد(نامهای دیگر: کاسنی زرد، کسناج کوهی، تلخشقون، طرقشون) لاتین: Taraxacum Vulgaris انگلیسی: dandelion فرانسوی: Chicorée Sauvage یا dent de lion آلمانی: Löwenzahn یا Hundeblume (عامیانه) عربی: اسنان الاسد

گلهای قاصد معمولی (Taraxacum sect. Ruderalia)و (Taraxacum officinale Weber)دسته‌ای از گیاهان بسیار شبیه به یکدیگر از تیرة Taraxacum را تشکیل می‌دهند که همگی از خانوادة گیاهان دارای گلهای سبدی (Asteraceae) هستند. گل قاصد در حدود ۱۵ نوع مختلف درد

گل قاصد که به نام‌های هند بابری، خبر آور و کاسنی بری نیز معروف است گیاهی است علفی و دائمی که به‌طور خودرو در بیشتر مزرعه‌ها و دشتها، در وسط چمن، حاشیه شوره زار، کنار جاده‌ها و اراضی بایر و به طورکلی در همه جا می‌روید. بلندی ساقة آن به 10 تا 30 سانتیمتر می‌رسد. این گیاه دارای ریشه‌ای به رنگ قهو ه‌ای است که که تا یک متر ( و به ندرت تا دو متر) می‌رسد. ساقه و ریشة این گیاه پر از شیرابة سفیدرنگی می‌باشد.

برگهای آن سبزرنگ و بی کرک و دارای بریدگیهای مثلثی شکل و نوک تیزاند از ساقة آن در صورت خراشیدگی یا شکستن شیرابة سفیدرنگی خارج می‌شود. از میان برگهای آن ساقه‌های گل به‌ارتفاع حدود 50 سانتیمتر می‌رویند. این ساقه‌ها منتهی به نهنجی می‌شوند که بر رویش گلهای زردرنگ زیبا و زبانه‌ای به قطر 3 تا 5 سانتیمتر قرار دارند. گل آذینش کلاپرک (Capitule) است. گلبرگهای زبانه‌ای شکلش دایره‌وار از داخل به خارج به تدریج باز می‌شوند. گلها در عمر چندین روزة خود، شبها و در هنگام باران و نیز در هنگام خشکی هوا بسته می‌شوند. میوه اش فندقه و دارای دستة تارهای ابریشمی در قسمت انتهایی است که به آن قاصدک می‌گویند زیرا به منظور بذرافشانی به پرواز درمی‌آید


ترکیبات شیمیایی: تلخی برگهای این گیاه مربوط به یک ماده متبلور تلخ بنام تاراکسین است ضمنا این گیاه دارای ساپونین، قندهای مختلف و اسیدهای چرب است . این گیاه بالاترین حد ویتامین آ را در بین گیاهان داراست و همچنین دارای مقدار زیادی پتاسیم است. خواص داروئی: این گیاه از قدیم الایام برای درمان بیماریهای کبدی بکار می‌رفته است .همچنین قابض و مقوی معده است، خوردن آن خونریزی از سینه را متوقف می‌کند، قاعده آور است، برای ازدیاد شیر نافع است، خنک کننده و معرق است.

کاسنی

کاسنی معمولی (نام علمی: ‎Cichorium intybus L.) گیاهی است از راسته گل مینا (Asterales) تیره گل‌ستاره‌ای‌ها (Asteraceae) از سرده کاسنی‌ها (Cichorium). از این گیاه دو گونه کِشتی و چهار تا شش گونه وحشی موجود است. کاسنی انواع مختلفی دارد سه نوع آن معروف است . کاسنی بری که به tansy شهرت دارد در ایران نمی روید . کاسنی زرد که به گل قاصدک شهرت دارد و در طب قدیم ایران به نام ترخشقون نام برده اند در بیشتر نواحی ایران پراکندگی دارد و کاسنی معمولی .

کاسنی معمولی، یک گیاه دارویی پایا با گل‌های آبی یا ارغوانی است. کاسنی در اصل بومی جهان قدیم است و بعداً در قاره آمریکا نیز به‌صورت گیاه خودروی کنار جاده‌ای درآمده است. منشا اصلی این گیاه اروپای مرکزی، مناطق غربی و مرکزی آسیا و شمال آفریقا است و پراکندگی وسیعی در نواحی مختلف ایران به خصوص شهرستان اقلید ، آذربایجان و مناطق کوهستانی خراسان دارد. به آب و هوای خنک، آفتابی یا کمی سایه نیاز دارد و گرمای شدید تابستان راتحمل نمی کند.




عرق کاسنی خنک است و گرمای کبد را رفع می کند. برگ های کاسنی دارای املاح پتاس و ویتامین C است که پتاس موجود در آن باعث تصفیه خون، تقویت معده شده و ویتامین C آن باعث حفظ جوانی و شادابی پوست را در پی دارد.
   این گیاه در پزشکی اهمیت بسیاری داشته است به طوری که ابن سینا در مورد گیاه کاسنی و خواص آن رساله ای نوشته است.
   کاسنی باز کننده و حمل کننده ماده بیماری کبد است.
   کاسنی مسکن عطش و حرارت درونی است.
   کاسنی در درمان التهابات معده و پاک کردن مجاری ادراری، مؤثر است.
   اگر آب پخته کاسنی را با سکنجبین میل کنید بهترین داروی تب های طولانی و مداوم است.
   مالیدن آب کاسنی به محل های خارش بدن بسیار مفید است.
   غرغره آب کاسنی با فلوس برای درد گلو، ورم و سوزش گلو مفید است. فرمول مذکور برای درمان ورم حلق (لارنژیت) و تورم مفصلی نافع است.
   مصرف تخم کاسنی، کمی با حالت تهوع همراه است که باید در آن سکنجبین اضافه کنید.کاسنی,عرق کاسنی,گیاه کاسنی,خواص کاسنی,فواید کاسنی,گیاهان دارویی,داروهای گیاهی,خواص ریشه کاسنی,تخم کاسنی,انواع کاسنی
   ریشه کاسنی در باز کردن و روان شدن اخلاط بسیار مؤثر است.
   ریشه کاسنی، مجاری گوارشی را پاک می کند و بهترین تصفیه کننده خون است. ریشه کاسنی در از بین بردن ورم احشا خیلی مؤثر است.
   ریشه کاسنی بهترین دارو برای آب آوردن شکم است و در نفخ و تحلیل مواد بسیار نافع است.
   ریشه کاسنی برای تقویت معده، زیاد کردن ادرار و رفع درد مفاصل و ضد یرقان مفید است.
   عرق کاسنی که از گیاه تازه کاسنی گرفته شده باشد برای خنکی به کار می رود.
   برگ های کاسنی دارای املاح پتاس است و جوشانده آن برای تصفیه خون، تقویت معده و اعضا به کار می رود.
   کاسنی انواع مختلف دارد که ریشه و برگ های آن در پزشکی، در بهبود تب ها، یرقان (زردی) و انسداد مجاری صفراوی مفید است.
   تمام قسمت های کاسنی مخصوصاً ریشه و برگ آن، محرک صفراست و به عمل هضم کمک می کند و اثر آن در نارسایی های کبدی، قولنج های کبدی و ناراحتی های صفراوی بارز است.
   کاسنی در ازدیاد نطفه و زیبایی چهره کودک تازه متولد مفید است.
   کاسنی انسان را از ابتلا به قولنج نگه می دارد.
   کاسنی، توان و نیروهای بدنی را تجدید می کند. کاسنی در ضعف اعصاب، ضعف چشم و فشار خون مفید است.
   کاسنی، قلب، کلیه، کبد را فعال و با نشاط می گرداند. کاسنی رحم را به وظیفه طبیعی خود وا می دارد.
   برگ کاسنی، دارای مقداری ویتامین«ث»‌است و لذا در حفظ جوانی مؤثر است. برگ کاسنی، ریشه گیاه کاسنی بهترین تصفیه کننده خون، عرق آن خنک کننده بدن و برگ آن محرک صفرا و مقوی اعصاب است.
   همچنین التهابات معده را رفع کرده و استفاده از آب کاسنی بر روی محل های خارش بدن سودمند است.
   ریشه کاسنی بهترین دارو برای درمان نفخ است و برای تقویت معده، زیاد کردن ادرار و رفع درد مفاصل و ضد یرقان مفید است.

برنج

برنج از مهم‌ترین غلات و اقلام غذایی جهان است. نیمی از جمعیت جهان، به برنج به عنوان یک غذای اصلی وابسته هستند. هم‌اکنون «ده‌ها هزار نوع برنج» در جهان وجود دارد، اما این‌ها در دو زیرگونه کلی جای می‌گیرند. دو زیرگونه اصلی شامل برنج «جاپونیکا» با نام علمی Oryza sativa japonica و برنج «ایندیکا» با نام علمی sativa indica می‌شوند.




برنج گیاهی است که دارای ارقام زودرس (طول دورة رشد ۱۳۰ تا ۱۴۵ روز)، متوسط‌ رشد (۱۵۰ تا ۱۶۰ روز) و ارقام دیررس (۱۷۰ تا ۱۸۰ روز) می‌باشد.

ریشة برنج سطحی و افشان بوده و حداکثر در عمق ۲۰ تا ۲۵ سانتی‌متری خاک نفوذ می‌نماید. در این گیاه بغیر از ریشه‌های جنینی از محل گره‌ها نیز ریشه بوجود می‌آید. هر چقدر رشد برگها بیشتر باشد بر رشد ریشه‌ها هم افزوده شده و در نتیجه می‌توان گفت که با افزایش تعداد پنجه‌ها تعداد برگی بیشتر شده و در نتیجه رشد ریشه‌ها نیز زیادتر می‌گردد.

در زمان باز شدن گلها و به خوشه رفتن برنج رشد ریشه حداکثر مقدار خود را دارد.

ساقة برنج بندبند و تو خالی بوده و در فواصل مختلف ساقه جداره‌های سختی قرار دارد که در آن قسمت‌ها ساقه توپر می‌باشد و گره نام دارد. فاصلة بین دو گره را میان گره می‌نامند.بین سلول های ساقه فضایی بین سلولی زیادی وجود دارد که باعث می شود قسمتی ازاکسیژن مورد نیاز ریشه از طریق منافذ تامین شود . برگهای این گیاه کشیده و دارای رگبرگهای موازی بوده و بدون دمبرگ است و قاعدة برگ پهنتر از سایر نقاط آن می‌باشد. و قسمتی از ساقه گیاه یا تمام محیط آنرا احاطه کرده که آنرا غلاف یا نیام می‌نامند.در قاعده برگ در طرفین غلاف دو صفحة کوچک یا بزرگ بنام گوشوارک (Stipule) وجود دارد. همچنین در محل اتصال غلاف به ساقه زائدهٔ کوچکی بنام زبانک (Liyule) وجود دارد.همچنین تعداد گره‌ها در این گیاه از ۱۰ تا ۲۰ عدد تغییر می‌یابد. در مقادیر مساوی شاخص سطح برگ (LAI) بوته‌های دارای ساقة بلند از نور بهتر می‌توانند استفاده نمایند ولی به آسانی ورس می‌نمایند. ارتفاع بوته‌های برنج در ارقام مختلف از ۵۰ تا ۱۵۰ سانتی‌متر و گاهی اوقات تا ۲۰۰ سانتی‌متر تغییر می‌یابد.
برگهای این گیاه متناوب بوده و در دو جانب متقابل ساقه قرار دارند. تعداد برگها در ارقام مختلف برنج متفاوت بوده، در ارقام زودرس ۱۴ تا ۱۵ برگ، در ارقام متوسط‌رس ۱۶ تا ۱۷ برگ و در ارقام دیررس تعداد برگها ۱۸ تا ۱۹ برگ بر روی هر ساقه می‌باشد.افزایش دمای هوای پیرامونی در زیاد شدن سطح برگ اثر تعیین کننده‌ای داشته و موجب بیشتر شدن تعداد برگها می‌گردد.در مقادیر مساوی شاخص سطح برگ (LAI) بوته‌هایی که برگهای کوچک و زیادتر دارند از بوته‌هایی که برگهای بزرگ و اندک دارند بهترند.

پنجه‌ها به جوانه‌های اولیه گفته می‌شوند که در صورت مساعد بودن شرایط آب و هوایی تبدیل به ساقه می‌شوند. از مرحله ۴ تا ۵ برگی شدن گیاه پنجه‌زنی آغاز می‌گردد. پنجه‌ها در مراحل اولیه رشد برای تأمین مواد غذایی خود از ساقة اصلی استفاده می‌کنند و این عمل تا ظهور حداقل ۳ برگ و ۴ ریشه ادامه می‌یابدموقعی که نشاءها از خزانه به زمین اصلی منتقل شدند پنجه‌زنی شروع شده و تا یکماه بعد نیز ادامه می‌یابد. پس از پایان یکماه رشد پنجه‌ها به حداکثر خود رسیده و پس از آن از تعداد آنها کاسته خواهد شد. شرایط اقلیمی بویژه آب و هوا در رشد پنجه‌ها بسیار مهم و مؤثر می‌باشد. قدرت تولید پنجه در برنج خیلی زیاد بوده بطوری که هر بوته برنج معمولاً ۴ تا ۵ پنجه تولید می‌نماید.
برنج گیاهی است خود گشن و بین صفر تا ۳ درصد دگرگشنی دارد. گرده افشانی تقریباً هم‌زمان با باز شدن گلها در شرایط طبیعی روی می‌دهد. دمای مطلوب برای گرده افشانی در حدود ۳۱ تا ۳۲ درجه سانتی‌گراد است. در دمای پایین‌تر از ۱۰ تا ۱۳ درجه‌سانتی‌گراد و همچنین بالاتر از ۶۰ درجه سانتی‌گراد گرده‌افشانی متوقف می‌گردد.خشکی و دمای پایین می‌تواند روی گرده افشانی اثر منفی داشته باشد. حداقل دما برای انجام عمل لقاح ۱۵ درجه سانتی‌گراد می‌باشد.زمان باز شدن گلها ۸ صبح الی ۲ بعدازظهر بوده و گلهای گل آذین در بین یک دورة ۷ تا ۱۰ روزه باز می‌شوند و اکثر آنها ۲ تا ۴ روز پس از خروج گل آذین از غلاف برگ این کار را انجام می‌دهند.

بابونه

بابونه، گیاهی است یک‌ساله، معطر و به ارتفاع ۲۰ تا ۴۰ سانتیمتر که بصورت خودرو در مزارع و کنار جاده‌ها می‌روید. ساقه آن دارای انشعاباتی است و برگهای آن بریدگی‌های باریک و دراز با ظاهر برگچه مانند دارد.قسمت مورد استفاده این گیاه، کاپیتول‌های آن است که در فاصله ماه‌های اردیبهشت تا مهر ماه، آن را از ساقه جدا می‌کنند.




نام لاتین بابونه camomille از کلمات یونانی khamai و malon به معنی گلهای کوچک با بوی سیب گرفته شده است. درمیان انواع گوناگون بابونه نوع بابونه رومی شهرت بیشتری دارد.نام علمی این گیاه Chamaemelum nobile است. بابونه گیاهی است دائمی و کوچک، به ارتفاع تقریبا ۳۰ سانتیمتر، دارای بویی معطر که در چمن زارها و زمین های شنی می روید. ساقه آن به رنگ سبز مایل به سفید، برگ های آن کوچک متناوب و دارای بریدگی های باریک، نامنظم و پوشیده از کرک است. گل های آن مجتمع در یک طبق که به طور منفرد در انتهای ساقه گل دهنده در تابستان ظاهر می شود. در هر طبق، گل های سفید در اطراف و گل های زرد در قسمت وسط قرار دارند.
کاپیتول‌های این گیاه دارای اسانس هستند. این اسانس در حالت تازه دارای رنگ آبی تیره‌است که مربوط به وجود ماده‌ای به نام آزولن می‌باشد و تدریجاً با تأثیر هوا و نور رنگ آن سبز و قهوه‌ای می‌شود. این اسانس دارای سزکوئی ترپن‌های b و g و همچنین ماتریکارین (Matricarine) می‌باشد.
ستفاده از بابونه در زیبایی به اندازه قدمت به کارگیری آن در عطاریها سابقه دارد. خواص آن به خصوص برای پوستهای شکننده و حساس در مقابل تغییرات جوی مفید است. امروزه در صنعت لوازم آرایش آن را به تنهایی یا همراه با گیاهان دیگری از قبیل اکلیل کوهی، خلنگ و بنفشه به کار می‌گیرند. دم کرده ساده بابونه در استعمال خارجی روی پوست صورت برای حفاظت از پوست بهترین تاثیرها را دارد. شامپوی همراه با بابونه اندکی رنگ مو را روشن می‌گرداند.بابونه در کنار زیزفون و نعناع در برخی از کشورها بیشترین مصرف را در صنعت داروسازی دارد.
این گیاه در آذربایجان، فارس (کازرون، فسا ، نوبندگان(به مقدار زیاد و در دو نوع مختلف ) ،نوردآباد ممسنی، داراب و جهرم)، لرستان (بین خرم آباد و دورود و حسینیه در شمال غربی اندیمشک) و خوزستان (ایذه، هفت گل، شوشتر ، رامهرمز ) اطراف تهران و دماوند و همچنن در جنگل فندقلو ویلکیج نمین می‌روید. بعضی از گونه‌های دیگر بابونه در نواحی مختلف اروپا می‌روید.

بلوط همیشه سبز

بلوط همیشه‌سبز (نام علمی: Quercus ilex) درختی است از تیره راشیان که میوهٔ آن بلوط است. این درخت دارای برگ‌های درخشان و دندانه‌ای است و در سواحل مدیترانهٔ شرقی کشت می‌شود. این درخت در قدیم سِندیان، درخت هندیان، بُلاخ، و بَلْخ نیز نامیده می‌شد.



بلوط همیشه‌سبز دارای برگ‌های کشیده و بدون دندانه می‌باشد و می‌توان آن را به صورت درختچه نیز تربیت نمود. از این نوع بلوط می‌توان به عنوان پرچین استفاده کرد، چون هرس شدید را به خوبی تحمّل می‌کند.

این نوع بلوط به آب کمی نیاز دارد و شرایط کم‌آبی را می­تواند به خوبی تحمل کند. ارتفاع آن در صورت وجود آب و تغذیه مناسب به ۳۰ متر هم می­رسد و عمری تا ۱۰۰۰ سال دارد. قطر تاج آن تا ۳۰ متر می‌شود. سنجاب‌ها و نوعی زاغ نیز تکثیرکننده طبیعی این درخت هستند.

بیشتر زیبایی این درخت مربوط به حالت رشد آن است و می‌توان رابه عنوان سایبان، تک درخت، سطح چمن و جهت کنترل فرسایش خاک درفضای سبزکاشت نمود. بلوط، درختی بزرگ و گسترده است و بهتر است در مناطق وسیع کاشته شود.


اسطوخودوس

سطوخودوس یا اسطوقدوس در ترکی آذربایجانی (ایستی قودوز - isti quduz) (لاتینی استوخاس) (به انگلیسی: stoechas)‏، گیاهی است از سردهٔ لاواندولا که برگش شبیه برگ صعتر و از آن درازتر و باریکتر و گلش مایل به سفیدی و ساقش واحد و باریک و بی‌شاخ و در قد کمتر از شبری و قبه ٔاو متراکم از اجزاء شبیه به جو و بی‌تخم و مایل به سرخی و تندطعم و با اندک تلخی. نام‌های دیگر آن: خرام، خیر دشتی، شاهسپرم رومی، آنس الارواح، لاوند، ممسک الارواح، ضُرم، زغلیل، رزالذهب، خیری، خرام، خرامی، آلاله تلخ، گل‌لاوند، شاه اسپرم روی می‌باشد.


آگلونما

آگلونما (نام علمی: Aglaonema commutatum) یک گونه گیاه آپارتمانی از تیره گل‌شیپوریان (Araceae) است.

زیستگاه آن جنوب شرقی آسیا (اندونزی و مالزی ) است. گیاهی همیشه سبز و پایا با برگهای زینتی می‌باشد برگهای آن (مستطیلی نیزه‌ای )می باشد اندازه برگها بر حسب گونه بطول ۲۵ سانتیمتر و پهنای ۱۲ سانتیمتر نیز می‌باشد ارتفاع گیاه برحسب گونه تقریباً بین ۲۰تا ۴۰ سانتیمتر در سطح فوقانی خود تغییر می‌کند دارای نقاط و یا لکه‌های سبز تیره می‌باشد. گلهای این گیاه سفید و در تابستان آشکار می‌شود. همچنین میوه‌های آن قرمز رنگ می‌باشد.




این گیاه به خاک غنی و تورب با زهکشی خوب نیاز دارد (شما می‌توانید از خاکهای بسته بندی در گلفروشی که جهت گیاهان آپارتمانی است استفاده نمایید.) درجه حرارت زمستان باید ۱۵-۱۳ درجه سانتیگراد باشد .گیاه به رطوبت جو نیازمند است بنابراین در تابستان گیاه را با آب اسپری نمائید. از آبیاری زیاد بویژه در زمستان خوداری نمائید .از قرار دادن گیاه در مقابل نور مستقیم آفتاب پرهیز کنید. با وجودی که گیاه نسبتاً به مکانهای تاریک مقاوم است از قرار دادن دائمی آن در چنین مکانهایی اجتناب کنید. گیاه در مقابل دود و گاز حاصله از شوفاژ حساس است و به سرعت برگهای پائینی خود را از دست می‌دهد. گلدان گیاه را هر ساله در بهار تعویض کرد. برای پاک کردن برگها هر ماه آنرا با آب ولرم و اسفنج شستشو دهید از مصرف مواد شیمیایی که برگها را براق می‌کند خوداری کنید. در فصل رویش هر پانزده روز یکبار از کودهای مایع رقیق به گیاه بدهید.


روش ازدیاد :


1-به‌وسیله بذر- دانه‌های میوه‌های قرمزخشک ناشکوفائی که پس از گل دادنبر روی گیاه می‌رویند و بدون هیچ نوع زیبائی می‌باشد در حرارت ۲۷ درجه ساتیگراد در بهار بکارید (البته اگر هدف تهیه بذر نباشد گلها را بلافاصله از گیاه جدا نمائید زیرا گیاه بشدت ضعیف می‌شود )

۲-بوسیله قلمه –در بهار می‌توان قلمه‌هایی از ساقه گیاه گرفته و در مخلوطی از ماسه، پیت در دمای ۲۱-۱۸ درجه سانتیگراد کاشت .

۳-تقسیم ریشه –در بهار می‌توان به تقسیم ریشه مبادرت ورزید (البته این روش آسانتر است )