گل و گیاه

اخبار و مقالات مرتبط با گل و گیاهان آپارتمانی، فضای باز، بونسا و گل های زینتی

گل و گیاه

اخبار و مقالات مرتبط با گل و گیاهان آپارتمانی، فضای باز، بونسا و گل های زینتی

گیاه خارشتر

خارشُتُر یا آدور (نام علمی Alhagi maurorum) گیاهی است پایا از خانواده باقلائیان (Papilionaceae یا Fabaceae) از زیرخانواده باقالاها (Faboideae) و یکی از بنشن‌ها بشمار می‌رود. نام دیگر آن علف ترنجبین است.



میوه این خانواده ناشکوفا است. بوته‌های آن نیمه‌درختچه‌ای و نیمه‌چوبی است که تا ارتفاع ۵۰ تا ۱۵۰ سانتی‌متر می‌رسد. ساقه‌های آن سبزرنگ با خارهای تیز نوک‌زرد است.

ادرارآور و ضد سیاه‌سرفه و تب و لرز است.کاسبرگ آن بدون کرک، زنگ‌مانند و با پنج دندانه مثلثلی کوتاه نوک تیز است. دانه‌های آن در درون نیامک پهلوی هم قرار دارند.خارشتر از نظر پزشکی سنتی دارای طبع سرد است و برای رفع صفرا و سنگ کلیه و مثانه مؤثر است.خارشتر یکی از علوفه‌های خوراکی برای دامها بویژه بزها است.این گیاه مقاوم به سرما و دارای ریشه عمیق است و به آب کمی نیاز دارد. خارشتر برای گیاهانی مانند غلات و چغندر به عنوان علف هرز بشمار می‌آید.ریشه‌های خارشتر گاه تا ژرفای ۵ تا ۷ متر هم می‌رسد. میوه آن را ترنجبین (تَراَنگَبین) می‌نامند که به معنی عسل تر است. این گیاه در شوره‌زارهای ایران، عربستان، صحرای سینا، سوریه و هند و پاکستان تا ارتفاع ۴۰۰ متری از سطح دریا می‌روید.

واژه Alhagi در زبان‌های اروپایی از عربی الحاجی گرفته شده‌است. برای گونه اصلی خارشتر یعنی Alhagi maurorum سه نام علمی دیگر بکار می‌رود یعنی:Alhagi mannifera Jaub. & Spach
Alhagi graecorum Boiss
Alha
gi tournefortii Heldr

نام‌های گوناگون خارشتر در زبان انگلیسی عبارت‌اند از: (معنای واژگانی آنها درون دوکمان آمده‌است)

    Camelthorn (خار شتر)
    Manna Tree (درخت انگبین)
    Persian Manna Plant (گیاه انگبین ایرانی)

گل خرزهره

خرزهره درختچه‌ای سمی و همیشه‌سبز از راسته گل‌سپاسی‌سانان (Gentianales)، تیرهٔ خرزهره‌ایان (Apocynaceae) است که به طور معمول در پارک‌ها برای اهداف زینتی کاشت می‌شود.



این گیاه را در فارسی گیش، شبرنگ، جار، پهی و پی‌خوره نیز می‌نامند.
برگ خرزهره به برگ بید شبیه‌است ولی از برگ بید ستبرتر و بزرگ‌تر است. گل‌های سرخ و سفید دارد و حیوانات اگر برگ آنرا بخورند می‌میرند.خرزهره دارای ساقه بسیار و برگهای سه تائی و گلهای رنگین که در نقاط گرم و خشک می‌روید و همه آن بواسطه «گلیکوزوئیدهای قلبی» موجود در آن بویژه اولئاندرین سمی است . گونه خودروی این درختچه در جنوب ایران از جمله در حوالی جیرفت و جهرم لار و جزایر خلیج فارس و بندرعباس و سیرجان دیده شده‌است.

پنیرک

پنیرک جنسی از گیاهان خزنده و پایا با بلندای ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر و ساقه‌های ستبر، شاخه‌شاخه و کرک‌دار است. این سرده در ایران ۱۰ کونه گیاه علفی یک‌ساله یا چندساله دارد. این گیاه در درمان سرماخوردگی موثر است و در اغلب نقاط ایران بویژه در دشتهای شهرستان اقلید می روید. 


پامچال

امچال، که با نام گل نوروز هم در ایران شناخته می‌شود، از گیاهان علفی و ماندنی تیره پامچالیان (Primulaceae) است که بیشتر گونه‌های آن توسط بشر با انجام عمل لقاح به وجود آمده‌اند. دمای معمولی اتاق را یعنی دمای متوسط در حد 20 درجه سانتی گراد را دوست دارد. ارتفاع گیاه بین 25 تا 60 سانتی متر متفاوت است و باید در فواصلی بین 30 تا 50 سانتی متر کاشته شوند. محل آفتابی و سایه آفتاب را دوست دارد و خاک آن باید غنی و زه‌کشی شده باشد. مدت گل دهی پامچال تقریباً در تمام مدت سال می‌باشد.



اگر چه تمامی گونه‌های پامچال از طریق تقسیم پاجوش‌ها و انتقال آنها به محل جدید می‌توان تکثیر نمود با این حال گلکاران علاقه دارند آنها را توسط بذر تکثیر نمایند. شاید علت آن به دست آوردن گونه‌های جدیدی از گیاه باشد. به هر حال برای تکثیر گیاه از طریق بذر باید از اواخر فروردین اقدام نمود و پس از بزرگ شدن بوته‌ها، آنها را به صورت نهال در محل مناسب نشا کرد. برای گل دهی آن در فصل زمستان، باید درفصل پائیز بوته‌های آن را با ارتفاعی در حدود بیست و پنج سانتی متر به گلدان منتقل نمود و در گلخانه نگهداری نمود. خاک نرم حاوی خاکبرگ و شن برای آن کفایت می‌کند ولی کود باید دو هفته‌ای یک بار داده شود.

گونه های مختلف پامچال :

رخی از گونه‌های مهم:

    پامچال چینی P.sinensis
    پامچال گوشی P.nuricula
    پامچال گل‌درشت P.grandflora
    پامچال باغی P.gardenia
    پامچال زرد P.macrocalyx
    پامچال سرمادوست P.algida
    پامچال هفت‌رنگ P.heterochroma.

روناس


روناس (نام علمی: Rubia tinctorum) گیاهی است که به حالت خودرو در مناطق مدیترانه، در شمال آفریقا و بعضی مناطق آسیا می‌روید. ساقه این گیاه پوشیده از خارهای ریز می‌باشد و ارتفاع آن تا حدود دو متر می‌رسد. روناس با استفاده از خارهای ریزی که دارد به دیوار و درختان می‌چسبد و بالا می‌رود.

برگهای آن بیضی، نوک تیز و دراز بوده که به صورت گروهی و به شکل چتر از کنار ساقه بیرون می‌آید. گلهای روناس کوچک و به رنگ زرد مایل به سبز می‌باشد. میوه آن گوشتی و به رنگ تیره‌است. ریشه آن به نام روناس معروف است به رنگ قرمز تیره و به صورت دراز، باریک و استوانه‌ای می‌باشد. دارای طعمی تلخ و گس بوده و قسمت مهم این گیاه از نظر طبی بشمار می‌آید. از ریشه روناس در قدیم برای رنگرزی پارچه و نخ استفاده می‌شده‌است.
ریشه روناس دارای ماده‌ای رنگی به نام جوهر روناس می‌باشد که برای رنگرزی بکار می‌رفت ولی بعد از اینکه توانستند این ماده را به طریقه شیمیایی تهیه کنند کشت آن برای تهیه آلیزارین متوقف گردید.

روناس از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است.

    باز کننده گرفتگی‌ها در بدن است.
    ادرار آور است و حبس‌البول را درمان می‌کند.
    برای معالجه بیماری فلج آن را با عسل مخلوط کرده و به بیمار بدهید.
    ترشح شیر راز یاد می‌کند.
    درد سیاتیک را رفع می‌کند.
    یبوست‌های سخت را معالجه می‌کند.
    اشتهاآور است.
    قاعده‌آور است.
    خارش پوست را برطرف می‌کند بدین منظور می‌توان از ضماد استفاده کرد و یا اینکه جوشانده آن را در وان حمام بریزید و مدتی در آن استراحت کنید.
    اوره خون را پائین می‌آورد.
    جوش خوردن استخوان شکسته را تسریع می‌کند.
    تورم را در بدن از بین می‌برد.
    از کمپرس جوشانده روناس برای رفع بیماریهای پوستی استفاده کنید
    در آذر بایجان و اردبیل به نام "بویاق" معروف است پودر آن را با عسل مخلوط کرده وبا آتل بر روی محل شکستگی استخوان می بندند

زعفران

زَعفَران یا زعفران خوراکی (نام علمی: 'crocus sativus') گیاهی است از تیرهٔ زنبقیان، سردهٔ زعفران. زعفران گیاهی کوچک و چند ساله به ارتفاع ۱۰ تا ۳۰ سانتی متر است. از وسط پیاز و یا قاعده ساقه، تعدادی برگ باریک و دراز خارج می‌شوند. از وسط برگ‌ها، ساقه گلدار خارج شده که به یک تا سه گل منتهی می‌شود. گل‌ها بسیار زیبا و دارای ۶ گلبرگ بنفش رنگ هستند که ممکن است در بعضی واریته‌ها به رنگ گلی یا ارغوانی باشند. گل‌ها دارای ۳ پرچم و یک مادگی منتهی به کلالهٔ سه شاخه به رنگ قرمز متمایل به نارنجی است. قسمت مورد استفاده این گیاه، انتهای خامه و کلاله سه شاخه است که به نام زعفران مشهور است و دارای بوی معطر با طعم کمی تلخ می‌باشد. انتشار جغرافیایی زعفران در ایران شامل استان خراسان (قائنات، بیرجند و گناباد)، یزد، کرمان، گیلان و مازندران می‌باشد. در سال‌های اخیر زعفران در کرج و قم نیز کشت شده است.


زعفران به عنوان طعم دهندهٔ غذا و برای رنگ پارچه، در کشورهای در حال توسعه و توسط صنعت گران به مقدار زیاد استفاده می‌شود. در فرهنگ عام، زعفران به عنوان مسکن، خلط آور، محرک جنسی و معرق، کاربرد دارد. در گزارش‌های داستان گونهٔ مربوط به مناطق استوایی آسیا، از خمیری نام برده شده که مخلوطی از زعفران و چوب صندل است و این خمیر امروز همچون گذشته به صورت مرهمی آرامش بخش برای پوست‌های خشک مصرف می‌شود.



در لغتنامه ریشه‌شناسی آنلاین آمده‌است که واژهٔ زعفران از طریق زبان عربی به زبان‌های دیگر راه یافته و اصل ریشه آن نامعلوم است.اما در حقیقت در خصوص این واژه نیز مانند بسیاری از واژه‌های دیگر غربی‌ها در مورد منشاء عربی آن به خطا رفته‌اند ریشه این واژه به پارسی باستان و به سانسکریت برمی گردد و درشاهنامه نیز با تلفظ زعفران آمده‌است. این واژه در متون عربی سابقه کمتری از زبان فارسی دارد و متون عربی که واژه زعفران را بکار برده‌اند به کتب ایرانیانی مانند ابوعلی سینا و رازی برمی گردد. گیاه زعفران بومی ایران و هند است و در هیچ کشور عربی بصورت طبیعی نمی‌روید. واژهٔ فارسی برای گیاه زعفران کُرکُم است.که در فارسی میانه به صورت کورکوم (kurkum) تلفظ می‌شد. در زبان ترکی زفرون (زفرو)و در عربی الزعفران در انگلیسی saffron در اسپانیایی azafrán در فرانسه safrane در ایتالیایی zaferano به هندی zuffron تلفظ می‌شود.


کاشت زعفران در ایران(به خصوص زعفران خراسان)قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد. این گیاه رنگی و گران‌بهای چندین ساله، بدون ساقه‌است و پیاز دارد و چون درخاک کویر به عمل می‌آید، به طلای سرخ و یا طلای کویر شهرت یافته‌است. از هر ۱۵۰ گل، یک گرم زعفران و از حدود ۱۴۷ هزار گل تازه، یک کیلو زعفران خشک به دست می‌آید. زعفران به علت طعم و رنگ و عطر عالی، کاربردهای فراوانی در تولید فرآورده‌های غذایی، دارویی و شیمیایی دارد و با توجه به محدودیت کشت و تولید، از فرآورده‌های گران قیمت به شمار می‌رود. ایران با متوسط تولید ۱۰۰تن در سال، در زمینه تولید زعفران مقام اول را دارد. اسپانیا با تولید متوسط ۲۵تن، مقام دوم و کشورهای هندوستان، جزایر اسپرون روسیه، سنگاپور، مالزی، ژاپن، تایوان، چین، فرانسه، ایتالیا، آلمان، استرالیا و یونان با تولید متوسط ۲۵تن، مجموعا مقام سوم را به خود اختصاص می‌دهند. مرکز اصلی پرورش این گیاه، مناطق کویری و کم آب جنوب خراسان و سابقه زعفرانکاری در این منطقه، به ۷۰۰سال پیش بازمی گردد.زعفران از محدود گیاهانی است که در شرایط سخت زیستی پرورش می‌یابد. با توجه به آن که جایگاه تاریخی زعفران در ایران بوده و منشا آن نیز ایران است، این گیاه یکی از جذابیت‌های ویژه ایران به شمار می‌آید. زَعفِران گیاهی دارویی و صنعتی است. گل زعفران که به بخش کلاله و یا قرمزی آن سر ریشه می‌گویند در ابتدای برداشت به رنگ قرمز روشن است ولی به مرور به رنگ قرمز تیره‌رنگ تبدیل می‌شود. تازه آن از عطر خوش طعمی برخوردار است و به غذاها طعم و لذت خاصی می‌دهد. برای کشاورزان در خراسان، زعفران (طلای سرخ) درآمد اصلی است. گیاهی که تنها دو بار در اول آبان‌ماه (قبل از محصول‌دهی) و اوایل آذرماه (در پایان محصول‌دهی)، به آب نیاز دارد و تا بهار، آب باران و برف برای آن کافی است. کاشت، داشت و برداشت آن فرصت‌های فراوان شغلی به وجود می‌آورد، حمل و نقل آن گران تمام نمی‌شود و توان ارزآوری دارد. از آماری که به گونه‌ای نه چندان دقیق درباره زعفران و زعفران‌کاران ایران منتشر می‌شود، چنین بر می‌آید که بیشتر از صد هزار خانوار، به ویژه در شهرستان‌های تربت حیدریه، قائنات، فردوس، گناباد، بجستان، سرایان، بیرجند و کاشمر در استان‌های خراسان جنوبی و رضوی و شهرستان‌های اقلید و استهبان در استان فارس از این محصول روزگار می‌گذرانند. از حدود ۲۳۰ تن زعفرانی که هر سال در جهان تولید می‌شود، بیش از ۱۷۰ تن آن در خراسان به دست می‌آید و بقیه عمدتاً در اسپانیا، یونان، مراکش، هند و افغانستان تولید می‌شود.استان خراسان رضوی با تولید حدود ۱۷۲ تن زعفران و سهم ۵٬۷۵ درصدی از تولید این محصول، مقام اول را در کشور داراست.


حسن یوسف

حُسن یوسف یکی از گیاهان آپارتمانی است. نام گیاهشناسی این گیاه Solenostemon scutellarioides می‌باشد. اسم علمی حسن یوسف Coleus blumei، خانوده Labiataeو نام آلمانی آن Buntnessel می‌باشد.




حُسن یوسف در گروه گیاهان آپارتمانی برگ رنگی می‌باشد و داری ۱۵۰ گونه است. این گیاه بومی جاوا می‌باشد. ارتفاع آن به بیش از 65 سانتی‌متر و گسترش آن نیز به بیش از ۲۵ سانتی‌متر می‌رسد. این گیاه گرچه دائمی است ولی هنگام فصول سرد اگر خارج از گلخانه یا آپارتمان نگهداری شود از بین خواهد رفت.

برگهای زیبای آن به رنگ‌های مخلوط قرمز، سفید، سبز، زرد و قهوه‌ای دیده می‌شوند.گل‌ها در این گیاه کوچک و آبی‌رنگ می‌باشند. این گونه دارای واریته‌های بسیاری است که هر کدام دارای برگ‌هایی به رنگ‌ها یا مخلوطی از رنگ‌های مختلف می‌باشد.
نور:این گیاه آفتابدوست است و تابش خورشید باعث تغییر رنگ برگ‌ها و زیبایی گیاه می‌شود.

گرما:دمای بین ۲۵ الی ۳۵ درجه سانتیگراد مناسب است.

آبیاری:با توجه به موقعیت هر ۴ تا ۶ روز آبدهی شود.

رطوبت:رطوبت هوای ۵۰ تا ۷۰ درصد را می‌پسندد.

خاک: مخلوطی از خاک باغچه، خاکبرگ و ماسه، خاک مناسب رشد این گیاه است. خاک قلیایی احتیاج دارد.

هرس:برای این که فرم گیاه، بوته‌ای و زیبا شود، باید سرشاخه‌ها و گل‌ها را هنگام ظهور، پنسمان یا قطع کرد.

کود:کود مورد نیاز حسن یوسف را می‌توان به میزان ۳ گرم در لیتر، هر دو هفته یکبار، از فروردین تا مهرماه، مورد استفاده قرار داد.
این گیاه با دو روش ازدیاد نباتی (قلمه زنی)و تکثیر جنسی (کاشت بذر)ازدیاد می‌یابد. در روش ازدیاد نباتی باید از اواسط تابستان تا اواخر پاییز،قلمه‌ها رااز قسمت انتهایی ساقه و به اندازه ۵ تا ۸ سانتیمتر، به آرامی جدا نمود، ساقه‌های نازک و گوشتی قلمه را فشار ندهید. می‌توانید از پودر هورمون ریشه‌زایی استفاده کنید(روش و میزان مصرف روی بسته ذکر شده)سپس قلمه‌ها را در بستر حاوی ماسه قرار دهید. در دمای ۱۵ تا ۲۰ درجه سانتیگراد و نور مناسب نگاه دارید. مراقب باشید که هرگز بستر قلمه خشک نشود. از تابش مستقیم خورشید به قلمه‌ها جلوگیری نمایید. زمانی که قلمه‌ها ریشه دار شدند آنها را بیرون آورده و در گلدانی با قطر دهانه ۹ سانتیمتر حاوی کمپوست با پایه پیت قرا دهید. باید دقت کنید که ریشه‌ها شکسته یا کنده نشود.





حسن یوسف

پوتوس

پوتوس از خانواده گل‌شیپوریان، جنس پوتوس‌ها و بومی جزایر سلیمان است. این گیاه را در گلخانه‌های گرم نگهداری و تکثیر می‌کنند، ارزش تزئینی آن مرهون رنگ‌های ابلق مرکب زرد تند و سفید مایل به کرم است. پوتوس از گیاهان آپارتمانی بالارونده می باشد.

زیرخانواده‌ای که پوتوس به آن تعلق دارد برگ‌انجیری‌وارها است.



نور:گیاه پوتوس نور زیاد و آفتاب غیر مستقیم را می پسندد.
خاک : مخلوطی از لوم ، خاک برگ و ماسه ، بستر مناسبی برای پوتوس است.
آب :5 تا 7 روز یک بار آبیاری شود.
ازدیاد: تکثیر در این گیاه بوسیله قلمه صورت می گیرد.

گل جالیز

گُل جالیز یا گلک (Orobanche) سرده‌ای از گیاهان گلدار است که در حدود ۱۵۰ گونه دارد.

این جنس در ایران ۳۶ گونه دارد که همگی انگل دیگر گیاهانند.

گل جالیز انگل مطلق ریشه گیاهان دولپه بوده و به دلیل فقدان برگ و سبزینه با جذب آب و مواد غذایی از گیاه میزبان سبب کاهش رشد و عملکرد، ایجاد پژمردگی و در نهایت مرگ آن می‌شود.

کاهش عملکرد بسته به شدت حمله فرق می‌کند در برخی موارد زارعان به دلیل شدت آلودگی زمین کشت شده را رها می‌کنند.



دامنه میزبانی این انگل در بین گیاهان دو لپه وسیع بوده که در این خصوص می‌توان به گیاهانی چون آفتاب‌گردان، گلرنگ، بادمجان، گوجه فرنگی، توتون، عدس، باقلا، نخود، کلزا، هویج و برخی درختان میوه همچون بادام، زردآلو و غیره اشاره نمود.
گل جالیز در مرحله‌ای روی سطح خاک مشاهده می‌شود که خسارت عمده‌ای به گیاهان میزبان وارد نموده و علاوه بر این ارتباط مستحکم بین انگل و میزبان سبب شده که روشهای کنترل این انگل مشکل شود.

چرخه زندگی گل جالیز با بذر شروع می‌شود. بذر از طریق تحریک مواد مترشحه ریشه گیاه میزبان شروع به جوانه زدن می‌نماید و پس از اتصال به ریشه گیاه میزبان زندگی خود را ادامه می‌دهد. این انگل دارای بذرهای بسیار ریز بوده به نحوی که به طور تقریبی ۱۰۰ میلی‌گرم بذر گل جالیز حاوی تعداد ۲۰ هزار بذر است. هر بوته گل جالیز حدود ۲۵۰ هزار بذر تولید می‌کند. این بذرها توسط باد و آب آبیاری به راحتی جا به جا می‌شوند. اغلب بذرهای گل جالیز دارای خواب اولیه هستند و دامنه زمانی این خواب بین یک تا دو سال است. حداکثر فاصله بذر از ریشه میزبان برای تأثیرپذیری از مواد محرک جوانه زنی دو سانتیمتر و مدت زمان لازم برای تأثیرپذیری گل جالیز از مواد محرک ریشه میزبان پس از آماده سازی آن بین ۴۸ـ۲۴ ساعت است. بذرهای گل جالیز می‌توانند قابلیت حیات خود را در شرایط آزمایشگاهی به مدت ۱۳ سال و در شرایط مزرعه‌ای به مدت ۱۲ سال حفظ کنند.
س از جوانه زدن بذر گل جالیز رشته اولیه از درون پوسته بذر خارج می‌شود و اطراف ریشه گیاه میزبان استقرار می‌یابد. نفوذ به داخل ریشه میزبان از طریق ترشح آنزیم‌ها و همچنین فشار مکانیکی سلولهای مکینه صورت می‌گیرد که موجب جدا شدن سلولها از یکدیگر می‌شوند.

سرانجام بافت مکینه سیستم آوندی ریشه میزبان را احاطه کرده و در نهایت سبب برقرار شدن ارتباط محکم می‌شود و حرکت مواد آوندی گیاه را برای انگل سوق می‌دهد که با ادامه این عمل گیاه میزبان به تدریج ضعیف شده و در صورت ادامه یافتن به مرگ میزان منجر خواهد شد.


براین اساس روشهای عملی مبارزه با گل جالیز به شرح زیر می‌باشند:

الف ـ تاریخ کاشت: تاریخ کاشت با تأثیری که از طریق عامل محیطی، درجه حرارت، بر جوانه زدن بذر گل جالیز می‌گذارد؛ می‌تواند در کنترل آن موثر باشد یعنی با زود کاشتن محصول و پیش رس نمودن آن می‌توان گیاه را از خسارت آن فراری داد.

ب ـ تناوب زراعی: تناوب وقتی موثرتر خواهد بود که گیاهان موجود در تناوب، بذر گل جالیز را وادار به جوانه زنی کنند ولی خود میزبان نباشد. این گونه محصولات را گیاهان تله می‌نامند، از جمله این گیاهان می‌توان به سورگوم، ذرت، یونجه و... اشاره کرد و در برنامه کاشت مزرعه قرار داد.

ج ـ تغذیه مناسب: کاهش حاصلخیزی، بالا بودن PH خاک که در نتیجه منجر به عدم جذب عناصر غذایی از طرف گیاه خواهد شد، باعث تشدید حضور گل جالیز در مزرعه می‌شود. بنابراین تغذیه مناسب گیاه قبل از کاشت و در طول مرحله داشت می‌تواند تا حدودی میزان خسارت را کاهش دهد.

د ـ وجین دستی: از بین بردن و حذف گل جالیز به محض سر برآوردن از خاک با وسایل تیز و برنده می‌تواند در جلوگیری از میزان خسارت و جلوگیری از تولید بذر آن موثر باشد.

ه ـ آفتاب دهی خاک: پهن کردن پوشش پلاستیکی در سطح خاک و رعایت یک سری اصول فنی در طول فصل گرم سال می‌تواند در کاهش جمعیت این انگل موثر باشد.

و ـ مبارزه بیولوژیک

ی ـ مبارزه شیمیایی: علف کشی نظیر رانداپ به میزان ۵۰ سی‌سی در هکتار برای سه نوبت در زمان ۳۰، ۴۰ و ۵۰ روز پس از کشت نشاء می‌توان در مزرعه استفاده نمود.

گل قاصد

گل قاصد(نامهای دیگر: کاسنی زرد، کسناج کوهی، تلخشقون، طرقشون) لاتین: Taraxacum Vulgaris انگلیسی: dandelion فرانسوی: Chicorée Sauvage یا dent de lion آلمانی: Löwenzahn یا Hundeblume (عامیانه) عربی: اسنان الاسد

گلهای قاصد معمولی (Taraxacum sect. Ruderalia)و (Taraxacum officinale Weber)دسته‌ای از گیاهان بسیار شبیه به یکدیگر از تیرة Taraxacum را تشکیل می‌دهند که همگی از خانوادة گیاهان دارای گلهای سبدی (Asteraceae) هستند. گل قاصد در حدود ۱۵ نوع مختلف درد

گل قاصد که به نام‌های هند بابری، خبر آور و کاسنی بری نیز معروف است گیاهی است علفی و دائمی که به‌طور خودرو در بیشتر مزرعه‌ها و دشتها، در وسط چمن، حاشیه شوره زار، کنار جاده‌ها و اراضی بایر و به طورکلی در همه جا می‌روید. بلندی ساقة آن به 10 تا 30 سانتیمتر می‌رسد. این گیاه دارای ریشه‌ای به رنگ قهو ه‌ای است که که تا یک متر ( و به ندرت تا دو متر) می‌رسد. ساقه و ریشة این گیاه پر از شیرابة سفیدرنگی می‌باشد.

برگهای آن سبزرنگ و بی کرک و دارای بریدگیهای مثلثی شکل و نوک تیزاند از ساقة آن در صورت خراشیدگی یا شکستن شیرابة سفیدرنگی خارج می‌شود. از میان برگهای آن ساقه‌های گل به‌ارتفاع حدود 50 سانتیمتر می‌رویند. این ساقه‌ها منتهی به نهنجی می‌شوند که بر رویش گلهای زردرنگ زیبا و زبانه‌ای به قطر 3 تا 5 سانتیمتر قرار دارند. گل آذینش کلاپرک (Capitule) است. گلبرگهای زبانه‌ای شکلش دایره‌وار از داخل به خارج به تدریج باز می‌شوند. گلها در عمر چندین روزة خود، شبها و در هنگام باران و نیز در هنگام خشکی هوا بسته می‌شوند. میوه اش فندقه و دارای دستة تارهای ابریشمی در قسمت انتهایی است که به آن قاصدک می‌گویند زیرا به منظور بذرافشانی به پرواز درمی‌آید


ترکیبات شیمیایی: تلخی برگهای این گیاه مربوط به یک ماده متبلور تلخ بنام تاراکسین است ضمنا این گیاه دارای ساپونین، قندهای مختلف و اسیدهای چرب است . این گیاه بالاترین حد ویتامین آ را در بین گیاهان داراست و همچنین دارای مقدار زیادی پتاسیم است. خواص داروئی: این گیاه از قدیم الایام برای درمان بیماریهای کبدی بکار می‌رفته است .همچنین قابض و مقوی معده است، خوردن آن خونریزی از سینه را متوقف می‌کند، قاعده آور است، برای ازدیاد شیر نافع است، خنک کننده و معرق است.